یک چهرهٔ افسانهای در میان ایرانیان است که در نخستین روزهای هر سال، در کنار عمو نوروز، به شهرها میآید تا از آمدن نوروز به مردم آگهی دهد. او یک مرد لاغراندام و سیاهرُخ، با کُلاهِ دوکی و جامهٔ سُرخ است که با دایرهزنگی و تنبک، به خیابانها میآید و به رقص، شیرینکاری و خواندنِ آوازِ کوبهای میپردازد
حاجی فیروز با حرکات موزونی که انجام میدهد و اشعاری که میخواند، نوید دهنده نوروز و رسیدن فصل جدید است
شعرهایی را که از حاجی فیروز در ایام نوروز میشنوید، میتوانید در این قسمت مشاهده کنید:
حاجی فیروزه
حاجی فیروزه، سالی یه روزه
همه میدونن، منم میدونم
عید نوروزه، سالی یه روزه
ارباب خودم
ارباب خودم، سامبولی بلیکم
ارباب خودم، سرتو بالا کن
ارباب خودم، لطفی به ما کن
ارباب خودم، به من نیگا کن
ارباب خودم، بزبز قندی
ارباب خودم، چرا نمیخندی
بشکن
بشکن بشکنه، بشکن!
من نمیشکنم؛ بشکن
اینجا بشکنم یار گله داره
اونجا بشکنم یار گله داره
هرجا بشکنم یار گله داره
این سیاه بیچاره چقد حوصله داره!